رژیم اشغالگر قدس

حزب‌الله: سامانه ضد موشکی اسرائیل را نابود می‌کنیم

رژیم اشغالگر قدس

حزب‌الله: سامانه ضد موشکی اسرائیل را نابود می‌کنیم

مسلمانان صهیونیست ؟!!!!

اگر اشرار یهود در طی قرون و به تدرج موفق به نفوذ در آموزه‌های مسیحیان و مسیحیت شدند و باعث شکل‌گیری مسیحیت صهیونیستی شدند، همین اشرار، با نفوذ در برخی جماعت مستعد، ایجاد التقاط از قرن دوازدهم هـ . ق به تدریج زمینه‌های شکل‌گیری دلتایِ شومِ مسلمانان صهیونیست شدند. وهابیّت، بهائیت و روشنفکری لیبرال، اضلاع مثلثی را به وجود آوردند که از میانة آن مسلمانان صهیونیست سر برآوردند. سه جریان که بن مایة باور مهدوی و فرهنگ انتظار را نشانه رفتند.
«تولّی و تبرّی» جستن یک اصل و یک ضرورت اعتقادی دینداری است. دیوار و حصن حصینی است که اردوگاه اعتقادی، فرهنگی و تمدّنی مسلمانان را از بیگانگان و نفوذ خصم در امان نگه می‌دارد. در طول تاریخ، غفلت از این امر یعنی تولّی و ولایت‌جویی و در مقابلش تبرّی و دوری جستن باعث بروز بسیاری از خسارات در حوزه‌های مختلف مربوط به جهان اسلام شده است. همة تلاش دشمنان دینداری هم، همواره مصروف فراموشی این اصل و یا ایجاد شبهه در تشخیص مصادیق شده است. با همین موضوع یعنی تولّی و تبرّی شما می‌توانید تمامی وقایع فرهنگی و تمدّنی 1400 سال جهان اسلام و.....

مسلمانان صهیونیست چاپ پست الکترونیکی
۱۸ مهر ۱۳۸۸
اگر اشرار یهود در طی قرون و به تدرج موفق به نفوذ در آموزه‌های مسیحیان و مسیحیت شدند و باعث شکل‌گیری مسیحیت صهیونیستی شدند، همین اشرار، با نفوذ در برخی جماعت مستعد، ایجاد التقاط از قرن دوازدهم هـ . ق به تدریج زمینه‌های شکل‌گیری دلتایِ شومِ مسلمانان صهیونیست شدند. وهابیّت، بهائیت و روشنفکری لیبرال، اضلاع مثلثی را به وجود آوردند که از میانة آن مسلمانان صهیونیست سر برآوردند. سه جریان که بن مایة باور مهدوی و فرهنگ انتظار را نشانه رفتند.
 
 
 
 
«تولّی و تبرّی» جستن یک اصل و یک ضرورت اعتقادی دینداری است. دیوار و حصن حصینی است که اردوگاه اعتقادی، فرهنگی و تمدّنی مسلمانان را از بیگانگان و نفوذ خصم در امان نگه می‌دارد. در طول تاریخ، غفلت از این امر یعنی تولّی و ولایت‌جویی و در مقابلش تبرّی و دوری جستن باعث بروز بسیاری از خسارات در حوزه‌های مختلف مربوط به جهان اسلام شده است. همة تلاش دشمنان دینداری هم، همواره مصروف فراموشی این اصل و یا ایجاد شبهه در تشخیص مصادیق شده است. با همین موضوع یعنی تولّی و تبرّی شما می‌توانید تمامی وقایع فرهنگی و تمدّنی 1400 سال جهان اسلام و مسلمانان را بررسی و تحلیل کنید. ریشة بسیاری اختلافات امروزی میان ما هم به همین امر بر می‌گردد. ما، یا این اصل را فراموش کرده و هیچ گرفته‌ایم، یا در سهل‌انگاری و تسامح به حاشیه راندیمش و یا آنکه در تشخیص مصادیق موضوعات و اشخاصی که باید نسبت به آنها تولّی و یا تبرّی جست دچار شبهه شده‌ایم لذا در همة مناسبات فرهنگی و تمدّنی گیج می‌خوریم.

زیارت عاشورا، مرام‌نامة شیعه بودن است. در همة زیارات و ادعیة ماثوره این اصل ضروری لحاظ شده است. تولّی و تبرّی جستن باید همراه با معرفت و آگاهی، گواهی قلبی، تضمین عملی، بیان لفظی و بالاخره به روز و همراه با مصداق شناسی باشد. تنها از این طریق دین و دینداری و دینداران از لابه‌لای اعصار و قرون به صحنة تاریخ و حیات اجتماعی، سیاسی روز کشیده شده و دوام می‌آورد و کارکرد جدّی و مؤثّر پیدا می‌کند. در غیر این‌صورت تنها به دردِ استخوان سبک کردنِ دمِ مرگ پیرمردها و پیرزن‌ها می‌خورد.

چنانکه ملاحظه می‌کنید این اصل ضروری دو سویه است. در یک سو یعنی تولّی متوجّه دوستی و ولایت ورزی و اردوگاه خودی است و در یک سو یعنی تبرّی و برائت جستن متوجّه اردوگاه بیگانه و غیرخودی است...

چنانکه باور مهدوی و گفتمان موعودگرایانة مسلمین، دورمانده و عاری از این امر باشد جز عباراتی بی‌خاصیّت،‌ شاعرانة بی وضع و موضع، بدون کارکرد، تزئینی و ادبیّاتی مخصوص تفنّن و تفریح نیست.

حال اگر سؤال شود، مهدویون، در تبرّی جستن و توّلا، از چه میزان آگاهی و معرفت دربارة ائمّة دین و کفر برخوردارند، تا کجا این مهرورزی و تبرّی جستن در کنج خانة قلبشان وارد شده، چه شناختی از مصادیق بارز جبهة دشمنی و دوستی دارند و به چه صورت و شیوه‌ای این باور را اعلام کرده و برایشان هزینة عملی و عینی می‌پردازند چه پاسخی حاضر داریم؟ پاسخ هر کس به خودش برمی‌گردد امّا، به هر روی، توسعة آگاهی و معرفت دربارة‌ هر یک از این وجوه می‌تواند باعث توسعه و ارتقا و ژرفای معرفت مهدوی و موعودی ما و مخاطبین ما شود.

امروزه،‌ مؤمنین آل محمّد(ص) مبتلای جبهه و ائتلاف شوم «صلیب و صهیون و سلفی‌گری» هستند.

آگاهی و وضع‌گیری مقابله ما در برابر این اردوگاه باید وسیع، به روز و همراه با وضع‌گیری باشد. ما که در قرن 2 هـ .ق زندگی نمی‌کنیم. مؤمنین، همین امروز در قرن پانزدهم هجری توسط پیاده و سوارة سربازان صلیب و صهیون و سلفیون در حوزه‌های نظامی، سیاسی، فرهنگی، طب، تغذیه و سایر مباحث پایمال و لگدکوب می‌شوند.

هفتة پیش، از مسیحیّت صهیونیستی و ظهور ایدئولوژی آرماگدون توسّط ائتلاف صلیب و صهیون در طبّ و تغذیه و کشاورزی گفتم، امّا، مطمئن هستم گفت‌وگوی جدّی از «مسلمانان صهیونیست» برخی را برخواهد انگیخت. بله، مسلمانان صهیونیست؛ اگر اشرار یهود در طی قرون و به تدرج موفق به نفوذ در آموزه‌های مسیحیان و مسیحیت شدند و با سکولاریزه کردن مسیحیت و فاسد کردن مسیحیان از آنها سواری گرفته و باعث شکل‌گیری مسیحیت صهیونیستی شدند، همین اشرار، با نفوذ در برخی جماعت مستعد، ایجاد التقاط از قرن دوازدهم هـ . ق به تدریج زمینه‌های شکل‌گیری دلتایِ شومِ مسلمانان صهیونیست شدند. وهابیّت، بهائیت و روشنفکری لیبرال، اضلاع مثلثی را به وجود آوردند که از میانة آن مسلمانان صهیونیست سر برآوردند. سه جریان که بن مایة باور مهدوی و فرهنگ انتظار را نشانه رفتند.

سه جریان که از خانة استعماری غربی سر برآوردند، سه جریانِ حامی یهودیت صهیونیستی، سه جریانِ مقابله کننده با امام زمان(ع) در حال حاضر و در هنگامة ظهور.

روز قدس امسال یکی از مظاهر این مثلث شوم مسلمانان صهیونیست را دیدیم. به همان سان که همه روزه شاهد کشتار مؤمنین در یمن، پاراچنار (در مرز پاکستان و افغانستان) و عراق هستیم.

زمینه‌ساز شکل‌گیری این سه جبهه یعنی وهابیّت، بهائیّت و روشنفکری لیبرال که از عصر قاجار به جان جهان اسلام افتاده تضعیف اصل «تولّی و تبرّی» و غفلت از آن بود. روزنه‌ای که اشرار یهود و استعمارگران از آن وارد شدند و بر جماعتی از مسلمانان مسلّط شدند. از همین طریق ما شاهد احیاء بدعت‌های بنی‌امیّه، حمایت از زایشگاه بنی‌امیّه، یعنی، یهودیّت صهیونیستی شدیم و در آینده نیز همین‌ها در حمایت از نمایندة تمام عیار ائتلاف صلیب و صهیون و سلفی‌گری یعنی «سفیانی» از میان سرزمین‌های اسلامی برخواهند خاست. مگر جز این است که سفیانی ملعون از نواده‌های معاویه با حمایت رومی‌ها و فرنگی‌ها برای حمایت از یهودیان حاکم بر بیت المقدّس خروج کرده و با در نوردیدن میدانی به وسعت شامات وارد عراق شده و همة مهدویون و مؤمنین را تهدید می‌کند؛ در آن روز هم مسلمان‌نمایان صهیونیست یعنی «وهابیون، بهائیان و روشنفکران لیبرال» هوادار سفیانی خواهند بود. کاش روایات آخرالزّمانی مندرج در منابع را بخوانیم تا دریابیم در کجاییم و به کجا می‌رویم. صلیب آویخته بر گردن پادشاهان یکی از کشورهای اسلامی در کنار ملکة‌ انگلیس همان اندازه معرّف دلتای مسلمانان صهیونیست است که استقرار مرکز بهائیان در حیفا و عکّا و بالاخره اظهار چاکری و افتادگی روشنفکران لیبرال در برابر کعبة فرهنگی و لژهای فراماسونری فرانسوی و انگلیسی.
سربازی در اردوگاه حضرت صاحب‌الزّمان(ع)، در گرو معرفت دربارة امام و دشمنان امام است. این شایستگی بدون ولایت تام به امام و تبرّی تمام از جبهة دشمنان امام ممکن نیست.

سربازی، شایستة مردان و زنانی است که با روحیة جهادی و به قصد مبارزة‌ فکری، فرهنگی و عملی با مظاهر کفر و شرک و نفاق جاری در عصر حاضر و سال‌های قبل از ظهور امام، در میدان حاضر می‌شوند؛ وگرنه در هر کجای دنیا و زیر هر درخت سرو صنوبری می‌شود نغمه سرود، شعر خواند و خط نوشت. قصد کرده بودم از دستور کار بیلدربرگ بگویم وقت از دست رفت. باشد تا بعد ان‌شاءالله.
 
اشماعیل شفیعی سروستانی
جمعه 17/7/88 رادیو معارف

نظرات 1 + ارسال نظر
احسان شنبه 25 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:47 ب.ظ

عالی عالی عالی عالی بود خدا قوت دلاور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد